کراکت (کالین فارل)- دیروقت عصر
خیره به بیرون پنجره؛ جایی کنار قایق، که ایزابلا (گونگ لی) با همهی تنهاییش نشسته است.
بستهتر: پرترهی ایزابلا.
کراکت محو اوست و ایزابلا درگیر خودش.
کراکت: هیچ کجاش واقعیت نبود.
ایزابلا: میدونم (آرامتر) حالا چی؟
کراکت: هنوزم هست. اینو میتونم ببینم. نمیدونم چی پیش مییاد. ولی به یه چیز مطمئنم. نمیذارم بلایی سر تو بیاد. (مکث) فقط همینو دارم بگم. (مکث)اینم میدونم که دیگه همو نمیبینیم. هیچوقت.
نگاه ایزابلا لحظهای با نگاه کراکت تلاقی میکند. سپس…
ایزابلا: تو گفتی «زمان» شانسه…
چه کسی میتواند بگوید؟ شاید برای آنها، جایی دیگر، «زمان» وجود داشته باشد.
کراکت: شانس هم رفته. (مکث) خیلی خوب بود هرچی که اتفاق افتاد…
دست ایزابلا را نوازش میکند و او، دوباره، همه سنگینیش را به آغوش کراکت میسپارد.
قطع به:
اتاق خواب- کراکت- دیرتر
خوابیده. نقرهای مهتاب تهمایهی سبز به خودش گرفته. کسی با او در رختخواب بوده، ولی حالا تنهاست. بیدار میشود. اطرافش را میگردد. او بوده؛ و حالا رفته…
از رختخواب بیرون میآید. به اقیانوس نگاه میکند و به قایق موتوری. قایق رفته. ایزابلا رفته. سانی کراکت از پنجره به بیرون نگاه میکند.
THE END
[پایان «میامی وایس»- درفت اول فیلمنوشت- ماه نهم ۲۰۰۴- مایکل مان]
دیدگاهتان را بنویسید