برگه 1
مولن‌روژ بهنوش طباطبایی
فرهنگ‌نوشت‌ها, وبلاگ

چند خط درباره‌ی تاک‌شویی که اجرا می‌کنم: مولن‌روژ

#مولن_روژ
امسال در مولن‌روژ جشنواره هشت میزبانی داشتم. برنامه‌ای که در طول دو سال به سی‌وششمین شماره‌ی خود رسیده؛ و امسال بیرون هیاهوی کاخ جشنواره و گپ‌وگفت‌های به‌تعجیل، در استودیوی خودمان، میزبان گفت‌وگوهایی مفصل و تخصصی درباره‌ی آثار مهم سال بودم.
مولن‌روژ یک تاک‌شوی مستقل است به تهیه‌کنندگی علی محمدزاده (مدیر گروه رسانه‌ای تحلیل‌گران) که این سال‌ها در کنار هم این مجموعه را پیش برده‌ایم و یکی از زیرمجموعه‌های آن یعنی آرت‌تاکس بیش از دیگر بخش‌هاش نزد شما شناخته شده.
تحلیل‌گران یک مجموعه‌ی کاملن خصوصی‌ست؛ شکل‌گرفته زیر نظر تیمی که دغدغه‌ی فرهنگ و کار تصویر دارد. کار اصلی‌اش ساخت ویدیوهای تبلیغاتی و دیجیتال مارکتینگ است اما تاکنون قرانی جز تبلیغات واضح روی ویدیوهایی که منتشر کرده از هیچ نهاد و ارگانی پول پنهان نگرفته است. دو سه باری در این چندسال تا پای اعلام ورشکسته‌گی و کنارکشیدن رفته‌ایم اما سر پا مانده‌ایم و جنگیده‌ایم و امروز جایی ایستاده‌ایم که به آن افتخار می‌کنیم. راست‌ش این‌که راه‌های تولید ارزان فرهنگی برای یک طبقه‌ی فرهنگی را یاد گرفته‌ایم. فهمیده‌ایم می‌شود بدون ریخت‌وپاش‌های مالی، به اندازه‌ای که کاری را که دوست داری دنبال کنی، می‌شود کسب درآمد کرد و در این شرایط اقتصادی سخت هم زنده ماند. بله، می‌دانم که دشوار است اما تمام این دو دهه ایستاده‌ام، جنگیده‌ام و سعی کرده‌ام کار درست را انجام دهم بی وابسته‌گی به کسی و جایی؛ و قطعن مجموعه‌ای که یکی از آدم‌های محوری‌اش هستم نیز چنین روحیه‌ای در خود دارد.
این‌ها را نوشتم برای برخی بداخلاقی‌های رسانه‌ای این روزها. تهدیدها و دشنام‌ها. همین‌جا می‌گویم هرکس سندی دارد بیرون از تهدید صرف، که من یا مجموعه‌ام پولی گرفته‌ایم بیرون دایره‌ی تجارتی معلوم، رو کند. دوره‌ی «بگم بگم»ها گذشته. ما به پشتوانه‌ی اعتبار فرهنگی این سال‌هامان زنده‌ایم، مثل خیلی برنامه‌ها و رسانه‌ها خاصه‌خرجی نمی‌کنیم (نداریم که بکنیم) و با افتخار می‌گویم که یک ریال میان من و میهمانان مولن‌روژ یا هر برنامه‌ی دیگری در آرت‌تاکس ردوبدل نشده؛ و هرچه بوده، حاصل شناخت دو طرف از هم بوده و درک متقابل سینما و رسانه. به این رابطه و احترام و اعتباری که نزد بدنه‌ی فرهنگ ایران دارم افتخار می‌کنم و به‌تان اطمینان می‌دهم که این کشتی به راه خود ادامه خواهد داد، چون سرمایه‌اش اعتبار سالیان است، نه باج‌گیری و فحاشی و نفرت‌پراکنی.

برنامه هفت ماجرای نیمروز
فرهنگ‌نوشت‌ها, وبلاگ

سینما زیر فشار باج‌گیران رسانه‌ای نخواهد ماند

حالا که تب‌وتاب خوابیده است بد نیست مروری کنیم آن شب‌های داغ جشنواره را.
نیمی از دهه‌ی جشنواره را روی آنتن زنده‌ی تلویزیون بودم؛ در ابتدا، میانه و انتهای برنامه‌ی #هفت… اولی در کنار محمدرضا مقدسیان و محمدحسین لطیفی به معرفی آن‌چه در جشنواره خواهد گذشت؛ دومی در مناظره با محسن دریالعل مدیرعامل انتشارات روایت فتح و عضو مجمع نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب درباره‌ی نیمه‌ی نخست جشنواره و آخری مقابل مسعود فراستی و سیدامیر جاوید در دفاع از فیلم «ماجرای نیمروز: رد خون» که بازتاب‌های فراوان داشت و از دیده‌شده‌ترین قسمت‌های هفت جشنواره بود (و از سخت‌ترین تجربه‌های مقابل دوربین زنده بودن‌م). دو شب هم که به سیاق هفته‌گی برنامه‌ی #سینماگرام، در برابر سعید مستغاثی و به میزبانی امیرحسین ندایی، میز نقد برنامه‌ی تخصصی سینمایی شبکه‌ی ۴ را برگزار کردیم.


در این پخش‌های زنده، مهم‌ترین نکته‌ای که بر آن تاکید کردم پیشرفت تکنیکی و تلاش سینماگران ایرانی برای ورود به حیطه‌های تازه‌ی داستان‌گویی بود. مهم‌ترین اتفاق جشنواره‌ی سی‌وهفتم. بازتاب‌ش را سال آینده در اکران خواهید دید. به‌نظرم از موفق‌ترین سال‌های اخیر سینمای ایران در گیشه. سینمای ایران در سخت‌ترین روزهای خود، زیر فشار باج‌گیران رسانه‌ای از هر سر طیف، دارد کار خودش را می‌کند و پاسخ‌ش را هم از مردم و رسانه‌ای‌هایی که همه‌ی این سال‌ها مستقل کار کرده‌اند، و دور از زنده‌بادها و مرده‌بادها، خواهد گرفت. جهان در همین فضای مجازی کوچک خلاصه نمی‌شود. زندگی واقعی جای دیگری در جریان است.