روزنامهی هفت صبح/ پنجشنبه ۸ آبانماه ۱۳۹۳/ نظرسنجی از منتقدان برای انتخاب شاهنقش زنانهی سینمای پس از انقلاب
لیلا، سیما و مینا؛ سه زن به فاصلههای حدودن پنجساله در خلق، از نیمهی دههی هفتاد تا نیمهی دههی هشتاد، نمادهایی از طبقهی شهری رو به پیشرفت، زنانِ در حرکت از سنت به سمت مدرنیته، زنانی که عاشق مرد ایرانی (با تمام خصوصیات تیپیکالش) میشوند و تاوانش را میدهند؛ هرکدام به نوعی.
لیلا برای همسرش زن دوم میگیرد چون سنت بر او فشار میآورد، سیما زن دوم میشود چون سنت شکل عاشقیاش را برنمیتابد؛ و مینا، بال پروازش را خودخواسته میشکند و تسلیم میشود چون اگر برود محکوم سنت است. آنها سه تصویر درخشان از زن ایرانی زیر تمام باید و نبایدها هستند و اجراهای درونی سه بازیگرشان، لیلا حاتمی، هدیه تهرانی و ترانه علیدوستی ما را به سفری تا درونیترین نقاط وجود آنها وقت تصمیمگیری میبرد.
هر سه زن برای داشتن چیزی که میخواهند دستوپا میزنند، هر سه شکست میخورند و هر سه خودویرانگری را برمیگزینند. لیلا میگریزد و سکوت میکند و هنوز کسی نمیداند پسِ آن لبخند مونالیزاگونهی آخر، که مهرجویی اعتراف کرده از آنِ خود بازیگر است، راضی به بازگشت خواهد شد یا نه. سیما، در ورسیون اول فیلمنامه، خودش و همهی داشتههای مردش را یکجا به آتش میکشد اما انگار افخمی که دریافته این کنش زن نمونهای ایرانیاش نیست، این عصیان را به خودویرانگری بدل میکند. هدیه تهرانی برای نخستینبار شمایل زن مقتدرش را در یک فیلم میشکند و هقهقکنان خود را به دیوارهی اتوبان میکوبد تا نباشد و به یاد نیاورد ظلمی را که برش رفته؛ و مینا، که میخواسته صبح که از خواب بلند میشود کسی نباشد که به او سلام کند، کسی دلنگرانش نباشد، همهی زندگیاش را پر از نشانههایی میبیند که قرار است به او بفهمانند نمیتواند برود. که تقدیرش ماندن است، هرچهقدر هم که نخواهد، و خودویرانگریاش، «ماندن» است، به قیمت خشنودی دیگران و شکستن خودش در خود… نقابزدن تا همهی عمر. و اتقاقن که چهرهی دخترانهتر ترانه علیدوستی (با همهی انتقاداتی که به انتخابش شد)، چه شمایل ماندگارتری از مینا و تصمیمش ساخته است.
این سه زن، برای من تصویر زن ایرانی روی پردهی سینما هستند؛ آنسان که من در جامعهی واقعی ایران این سالها شناختمشان. ملموس، نزدیک و واقعی. به مدد سه اجرای خارقالعاده و فراتر از سطح بازیگری این سینما، و به کمک متن و اجرایی به قاعده و فکر شده. این سه زن، این سه فیلم را، به سه انتخاب از ۱۰ انتخاب من در تاریخ سینمای ایران هم بدل کردهاند: «لیلا»، «شوکران» و «کنعان».
دیدگاهتان را بنویسید